English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6052 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jet U جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jets U جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetted U جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetting U جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
high velocity U با سرعت ابتدایی زیاد
high velocity U سرعت اولیه زیاد
overload speed U سرعت بار زیاد
high velocity U سرعت دهانهای زیاد
muzzle velocity U سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
to bolt U با سرعت زیاد حرکت کردن
high velocity drop U بارریزی با سرعت سقوط زیاد
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
impingement U برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
electrothermal printer U چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
flutters U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutter U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
channels U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeling U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeled U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channelled U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
current mode logic U منطق جریانی
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
turbulent flow U جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
channel capacity U حداکثر جریانی که از یک کانال عبور میکند بدون لبریز شدن
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
fossa U روزنه
outlets U روزنه
winnock U روزنه
ostium U روزنه
hatches U روزنه
hatched U روزنه
hatch U روزنه
loop hole U روزنه
casement U روزنه
port U روزنه
casements U روزنه
eyehole U روزنه
aperture U روزنه
fenestra U روزنه
peephole U روزنه
imperforate U بی روزنه
peepholes U روزنه
outlet U روزنه
loop-hole U روزنه
breathing-hole U روزنه
chik U روزنه
apertures U روزنه
eyelet U روزنه
peep hole U روزنه
pore U روزنه
stoma U روزنه
orifices U روزنه
spy hole U روزنه
orifice U روزنه
eyelets U روزنه
dream hole U روزنه
breathing hole U روزنه
port hole U روزنه
case ment U روزنه
pores U روزنه
window U روزنه
meshing U روزنه
holes U روزنه
holed U روزنه
meshes U روزنه
OS U روزنه
mesh U روزنه
hole U روزنه
vent U روزنه
vented U روزنه
holing U روزنه
venting U روزنه
vents U روزنه
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
oval window U روزنه بیضی
fenestration U روزنه گشایی
slots U روزنه شیار
round window U روزنه گرد
wicker work U روزنه درنصفه
slot U روزنه شیار
fenestra rotunda U روزنه گرد
dumb chamber U اطاق بی روزنه
ray of hope U روزنه امید
orifice diameter U قطر روزنه
sky light U روزنه سقف
cellular U روزنه دار
eye U روزنه دار
eyeing U روزنه دار
eyes U روزنه دار
foramen U روزنه مخرج
stomatous U روزنه دار
oeil de boeuf U روزنه گرد
string picture U روزنه کمان
loophole U مفر روزنه
loopholes U مفر روزنه
slotting U روزنه شیار
bulls eye U روزنه گرد
fenestra ovalis U روزنه بیضی
aperture U روزنه گشادگی
perforate U روزنه دار
perforating U روزنه دار
porosity U نسبت روزنه ها
mesh aperture U روزنه شبکه
aperture U روزنه دید
meatus U روزنه معبر
illuminating aperture U روزنه روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
eying U روزنه دار
apertures U روزنه گشادگی
perforates U روزنه دار
wall opening U روزنه دیوار
inspection hole U روزنه بازبینی
airports U روزنه هوا
apertures U روزنه دید
airport U روزنه هوا
fenestella U روزنه محراب
vision slit U روزنه دید
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
louver U گنبد روزنه دار
pore U روزنه خلل وفرج
scuttling U عقب نشینی روزنه
scuttles U عقب نشینی روزنه
interfenestration U پهنای حرزمیان دو روزنه
peeped U نیش افتاب روزنه
peeps U نیش افتاب روزنه
pores U روزنه خلل وفرج
scuttled U عقب نشینی روزنه
scuttle U عقب نشینی روزنه
archery-house U روزنه باریک تیزاندازی
peep U نیش افتاب روزنه
louvers U گنبد روزنه دار
eyelet plier U انبردست روزنه دار
eye bolt U پیچ روزنه دار
louvre U گنبد روزنه دار
peeping U نیش افتاب روزنه
eye hook U قلاب روزنه دار
shutters U پشت پنجرهای پرده روزنه
shutter U پشت پنجرهای پرده روزنه
micropyle U روزنه یاسوراخ بسیار ریزوخرد
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
interfenestration U فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
holed U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
static vent U روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
hole U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
hatch way U روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
oubiette U زندان پنهان که در بالای ان یک روزنه هست و بس سیاه چال
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
lancet U [پنجره نوک تیز با روزنه ی باریک برای عبور نور]
kerb inlet U روزنه یا منفذی که در زیرجدول جهت عبور اب باران تعبیه میشود
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
Recent search history Forum search
2off-season
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
2purchase off the registry
2purchase off the registry
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1recreationist
1you still weren't very nice to him about it.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com